سرویس فرهنگی سراج24: همانگونه که در ادعیه های ما آمده است، دعای نوروز دقیقا بین تحول در طبیعت و تحول در انسان و جهت دادن این دو به سمت خداوند متعال، ارتباط و تقارن ایجاد کرده و این هماهنگی می تواند، بسیار تاثیرگذار باشد.یکی از قابلیت های نوروز آن است که می تواند به صورت اساسی و هماهنگ در انسان و طبیعت و ارتباط این دو با هم در جهت رسیدن به خداوند موثر باشد.
نقش نوروز در روحیات انسان
واقعیت نوروز این است که انسان با تبسم طبیعت، تبسم می زند و همراه با تحول در طبیعت، تحول می یابد و از خاستگاه وضعیت های مهم استثنایی بهار، سرور و شادمانی را به دست می آورد از رهگذر این سرور و شادمانی از نظر فردی، اجتماعی به وضعیت نرمال روحی می رسد و در فضای این وضعیت طبیعی و نرمال شده به استقبال تحول، نوسازی و بازسازی خود و جامعه می شتابد.
جنبه فلسفی بودن نوروز
مردم ایران بر اساس نگاه حکمت آمیز اسلام با نگاه فلسفی خود به نوروز، بین تحول در طبیعت و مناسبات زندگی یک رابطه مهم و سرنوشت ساز برقرار کرده اند.
نوروز برخی از ظرفیت های نهفته آن ناشناخته و مهجور مانده است حقیقت آن است که می توان عمق این فلسفه پویای زندگی را به جهانیان عرضه داشت، فلسفه ای که جالب و جاذب است و به جای درجا زدن در ذهنیات انتزاعی به طبیعت نظر می افکند و به نحو شگفت و شگردی بین طبیعت و انسان، پیوند برقرار می کند و حقا که چنین فلسفه ای در جهانیان از دیرباز تاکنون سابقه نداشته است.
در فرصت بهار آدمی به انگیزه و اندیشه دست پیدا می کند و این دو به صورتی هماهنگ قالبی واحد پیدا می کنند، این قالب زیبای برخوردار از اندیشه و انگیزه قابلیت صدور و عرضه به هر انسان را دارد. و این عرضه اگر به درستی صورت گیرد طرفداران زیادی به دست خواهد آورد.
اگر فلسفه نورز را به درستی و در چارچوبی پیراسته از پاره ای از آداب ویژه درون کشوری به انسان های تشنه نوسازی زندگی منتقل کنیم به سرعت در ذهن ها و دل ها جای باز می کند.
پیام به نفی کنندگان نوروز
حقیقت آن است در دنیایی که بر فلسفه عمل و زندگی پای می فشرد جای فلسفه پویای زندگی نوروزی خالی است. و این می طلبد که مجامع دانشگاهی نوسازی این فلسفه کوششی در خور و دانشگاه پسند انجام دهند چرا که در دنیای پرتحول کنونی تبدیل بهار به نقطه الی کانونی برای فلسفه تحول یک ضرورت و یک گام علمی و کاربردی است.
حقیقت نوروز را باید عبارت از تحولی خودزا، غیرنیازمند به برنامه ریزی و برخوردار از ظرفیت های بسیار فردی، اجتماعی، روحی، معنوی، آسمانی و زمینی دانست و گفت: نفی کنندگان نوروز لازم است به فلسفه خلقت بازنگردند و تصویری درستی از فرآیندهای تحول وارتباط آن با طبیعت و این دو با خداوند را در ذهن خود بیافرینند.و با این پیش درآمد به نوروز بازنگرند تا آنگاه به درستی تشخیص دهند که دست توانای تحول آفرینی فلسفه نوروزی در ارتباط با کمال یابی و معنویت افزایی چه می کند.
نوروز و غم زدایی از انسانها
نوروز در فضایی سرشار از شادمانی در زدودن غم ها در انسان ها به فرد و جامعه انرژی لازم را برای شروع دوباره به زندگی و نوسازی آن عرضه می دارد. فلسفه نوروز در همنوا کردن انسان ها و ایجاد انسجام اجتماعی میان آنها با رویکردی به زیبایی و شادی تاثیری کم نظیر بر جای می گذارد و از این خاستگاه می توان وحدت ملی و اسنجام اجتماعی را در سایه نوروز در مسیر تقویت وتعمیق مدام قرار داد.
شادمانی توامان با معنویت از هوس های کاذب به دور است
شادمانی خالص از نوروز وضعیت نادری است که به دلیل فراگیر بدون آن و پیوند داشتن با معنویت از هوس های کاذب در جامعه به دور است و این برای فرهنگ جامعه فرصتی بزرگ و مغتم به حساب می آید.
انسانهای دارای تجربه عرفانی گره خورده با جامعه ونه عرفانی منعزل از جامعه، تاملاتی پر راز و رمزی را به نوروز دارند و نه تنها آن را نفی نمی کنند که بخشی از گم شده خود را در این فلسفه باز می یابند. اسلام به دلیل وضعیت ویژه نوروز در کمال بخشی به انسان و نوسازی زندگی او آن را با آغوش باز پذیرفته است،.
در آستانه عید باستانی نوروز نگاه ایرانیان به نوروز را آمیخته با زیبایی، شیوایی، دقت فلسفی، نگاه عمیق به زندگی و توجه کاربردی به طبیعت باید دانستو این گونه خاطرنشان کرد که ایرانیان به دلیل جایگاه فلسفی که برای تحویل سال قایل بودند به نوروز جایگاه خاصی بخشیده و آن را به حال خود رها نکردند.
نوروز فلسفه پویای زندگی
هر قومی دارای حکمتی است و ایرانیان از دیرباز حکمت آنها در سنخ حکمت عملی تعریف می شده است، حکمتی که ناظر به زندگی و بازسازی آن است، نکته کانونی حکمت عملی زندگی تمرکز بر طبیعت، گرفتن شادمانی از آن و دادن آن به انسان بوده است. از این رو می توان گفت این حکمت عملی همزمان با تحول در خلقت در پی خلاقیت در زندگی انسان ها می باشد. و چنین رابطه ای پیوند زدن بین خلقت، خلق و خلاقیت فلسفی است.
